جدول جو
جدول جو

معنی چاه جمال - جستجوی لغت در جدول جو

چاه جمال
(جَ)
دهی از بخش حومه شهرستان ایرانشهر است که در 6 هزارگزی شمال ایرانشهر و 2 هزارگزی خاور شوسۀ ایرانشهر به خاش واقع شده. جلگه، گرمسیر و مالاریائی است و 80 تن سکنه بلوچ سنی دارد. آبش از قنات، محصولش غلات، خرما، ذرت و لبنیات، شغل اهالی زراعت و گله داری و راهش فرعی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(جَ)
دهی است از دهستان پاریز بخش مرکزی شهرستان سیرجان، که در 48 هزارگزی شمال خاوری سعیدآباد بر سر راه زیدآباد به پاریزواقع شده. جلگه و سردسیر است و 150 تن سکنه دارد. آبش از قنات، محصولش غلات و حبوبات، شغل اهالی زراعت وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(کَ)
دهی است از دهستان تراکمه بخش کنگان شهرستان بوشهر که در 114 هزارگزی جنوب خاور کنگان و یک هزارگزی باختر راه فرعی لار بگله دار واقع شده. جلگه، گرمسیر و مالاریائی است و 399 تن سکنه دارد. آبش از قنات، محصولش غلات و انار، شغل اهالی زراعت وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(غِ جَ)
دهی است جزء دهستان سربند سفلی بخش سربند شهرستان اراک که در 42 هزارگزی جنوب باختر آستانه و 27 هزارگزی ایستگاه دو رود واقع است. ناحیه ای است کوهستانی و سردسیر با 194 تن سکنه و آب آن از چشمه سار تأمین میشود. محصول عمده آن غلات و بنشن و پنبه و انگور و شغل مردمش زراعت و گله داری و قالیچه بافی و راهش مالرو است. در کوههای این ده بادام کوهی، گل بنفشه و شکار بسیار وجود دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(جَ)
دهی است از دهستان فعله کری بخش سنقر و کلیایی شهرستان کرمانشاهان. این ناحیه در 15 هزارگزی شمال سنقر کنار راه فرعی سنقر به خسروآباد قرار دارد. این دهکده در دشت واقع و دارای آب و هوای مناطق سردسیری است. سکنۀ آنجا 580 تن که شیعی مذهب و بزبان فارسی و کردی صحبت می کنند. آب آنجا از رود خانه گاورود است و محصول آنجا غلات و حبوبات و قلمستان وتوتون و انگور میباشد. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان قالیچه و جاجیم و پلاس بافی است. دهکدۀ خان جمال از دو محل نزدیک بهم تشکیل یافته. یکی خانجمال محبعلی خان یا پناهی و دیگر خانجمال بیگوند امجدی. سکنۀ اولی 335 تن و از طریق دوعبای و پلنگین اتومبیل می توان به آنجا برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(مُلْ لا)
مؤلف مرآت البلدان نویسد ’از مزارع میان ولایت حول و حوش شهر مشهد مقدس است که از آب قنات مشروب میشود و هوایی معتدل و شش خانوار سکنه دارد. (از مرآت البلدان ج 4 ص 134) و درفرهنگ جغرافیایی آمده است: ’دهی است از دهستان میان ولایت بخش حومه شهرستان مشهد که در 40 هزارگزی شمال باختری مشهد بین کشف رود و راه شوسۀ مشهد به قوچان واقع شده. جلگه و معتدل است و 45 تن سکنه دارد. آبش از چشمه، محصولش غلات، شغل اهالی زراعت و مالداری و راهش مالرو است’. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(دِهْ جَ)
دهی است از دهستان بهاباد بخش بافق شهرستان یزد. واقع در 75هزارگزی شمال خاوری بافق دارای 300 تن سکنه است. آب آن از چشمه تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
تصویری از با جمال
تصویر با جمال
خوشگل زیبا زیبا خوبروی جمیل
فرهنگ لغت هوشیار
بخش میان ناودان شیروانی تا دیوار خانه، قسمت انتهایی دیوار
فرهنگ گویش مازندرانی
گوسفندی امانی که صاحبش نزد چوپانی به امانت گذارد، تعداد
فرهنگ گویش مازندرانی